چهارشنبه، دی ۲۰، ۱۳۸۵

هیزم های برف گرفته

باور زنده بودن چه سخت است؛
بعد از ترس و تاریکی و سرما و کوهستان؛
و «چشمان نیمه باز»ی، رو به خاکستر امیدهامان به آتش

در شب بدمستی هیزم ها

۳ نظر:

ناشناس گفت...

ولی زنده ایم.... چه با امید.... چه با خاکستر امید! و مجبوریم زندگی کنیم

Sinistral گفت...

زنده ایم. ولی تا وقتی پرتگاه های بلند وجود دارن، مجبور نیستیم زندگی کنیم

ناشناس گفت...

باور مردن سخت تره!